به گزارش خبرگزاری تسنیم کورمار نخستین کتاب سید علیرضا میرمالک در حوزه داستاننویسی است. او که رشته تخصصیاش داروسازی است، در مواجهه با درخواستهای متعدد برای سقط جنین و مشاهداتش از این موضوع تصمیم میگیرد که داستانی در اینباره بنویسد. انتخاب هوشمندانه عنوان کتاب نیز بر همین موضوع دلالت دارد؛ کورمار، گونهای نادر از مارهای غرب ایران است که به دلیلی نامعلوم، تعداد زیادی از تخمهایش را قبل از تولدشان میبلعد.
گذشته از موضوع جذاب کتاب، نوع نگاه نویسنده به پدیده سقط جنین نیز جالب است. او بیش از آنکه یک دغدغه دینی را مطرح کند، یک نگاه انسانی به این قضیه دارد و تلاش کرده است تا این موضوع را در نگاه افراد مختلف به تصویر بکشد. در حالی که گفته میشود علت اصلی سقط جنین در کشور ممکن است از شرایط اقتصادی زوجین باشد، میرمالک گروههای دیگری را نیز در این دایره مطرح میکند؛ از «آرمان» که یک شاعر شبهروشنفکر است تا «سرهنگ» که پایبندی به خانواده ندارد و به هر طفلی به عنوان یک سوژه برای سقط و کسب درآمد مینگرد.
از سوی دیگر، شیوه داستانگویی میرمالک نیز کشش داستانی اثر را بیشتر کرده است. کتاب با زاویه دید دانای کل روایت میشود، اما گاه این دانای کل خود را به مخاطب نزدیکتر میکند یا با چاشنی طنز تلخ و گزندهای، حال و هوای روایت داستان را کمی تغییر میدهد. خبرگزاری تسنیم به گفتوگو با نویسنده «کورمار» پرداخته است که در ادامه میخوانید:
* آقای میرمالک، به عنوان اولین سؤال از علاقهتان به داستاننویسی بگویید. کتاب «کورمار» اولین تجربه شما در این حوزه است، چطور شد که از داروسازی به داستاننویسی روی آوردید؟
حوزه تخصصی کار من، پزشکی و رشته داروسازی است، با این حال سالهاست که در فضای ادبیات نفس میکشم. این علاقه از دوران دانشجویی در من بود؛ به طوری که در کانونهای شعر شرکت میکردم یا کلاسهای داستاننویسی را پیگیری میکردم. این علاقه از گذشته با من بود و طوری نبود که رهایش کرده باشم. همیشه مترصد خواندن کتاب در حوزه ادبیات بودم تا اینکه بالاخره فراخوان مؤسسه شهرستان ادب را دیدم.
در این فراخوان ذکر شده بود نویسندگانی که طرحی برای رماننویسی دارند، آن را ارائه دهند تا اگر پس از داوری مورد پذیرش قرار گرفت، زیر نظر اساتید، آن رمان نوشته شود.
طرح کتاب «کورمار» چند سالی بود که در ذهنم بود. بر همین اساس آن را به مؤسسه ارسال کردم و خوشبختانه توانستم پس از پذیرفته شدن، زیر نظر آقای شهسواری کار را شروع کنم. هر دو هفته یکبار، کار را برای ایشان میفرستادم. یک سال و نیم کار نوشتن و بازنویسی آن طول کشید تا اینکه در نهایت در سال 1400 منتشر شد.
* موضوع کتاب «کورمار» درباره سقط جنین است. چطور و با چه دغدغهای به سراغ این موضوع رفتید؟
من حرفهام داروسازی است و از این راه ارتزاق میکنم. سقط جنین موضوعی بود که سالها در داروخانه و کلینیکها با آن مواجه بودم. موارد زیادی میدیدم که برای سقط جنین مراجعه میکردند؛ به همین دلیل تبدیل به دغدغه ذهنیام شده بود. حس میکردم که ظرفیت داستانی در این موضوع وجود دارد و روایتی در آن هست که میتواند در قالب یک کار داستانی ارائه شود. طرح کتاب «کورمار» را از درون این مشاهداتی که داشتم و تجربیاتی که از دروسی که خوانده بودم، جمع آوری کردم. این طرح به مدت سه سال در پشت ذهنم بود و خدا خواست که توانستم بالاخره آن را منتشر کنم.
*آیا برای نوشتن کتاب «کورمار» کار پژوهشی هم انجام دادید یا کتاب تنها بر مشاهدات شما تکیه دارد؟
قطعاً کار پژوهشی هم داشتم. خودم درگیر این موضوع بودم و این رمان تجربه زیسته من است. آدمهایی که در «کورمار» حضور دارند، آدمهایی هستند که مابهازای آنها در جاهای مختلف زندگی من حضور دارند. هر کدام از این کاراکترها برای من ملموس است. لوکشینهایی که در کتاب مطرح است و اتفاقاتی که رخ داده، جزو تجربیات و مشاهداتم از این موضوع بود. مثلاً داستان پیرمردی که قرار بود بازیگر معروف شود و طی آن اتفاقاتی برایش رخ میدهد، از جمله افرادی است که در سینمای قبل از انقلاب مطرح بود. میتوانم بگویم که حدود سه ماه در خلال نوشتن رمان «کورمار» نیز به پژوهش پرداختم.
علاوه بر این مشاهدات، از پایاننامه دوستم که در زمینه سقط جنین بود نیز استفاده کردم. این پایاننامه درباره داروهای ساقطکننده جنین نوشته شده بود. در کنار آن از چند پایاننامه و طرح تحقیقاتی دیگر نیز استفاده کردم. در کنار اینها، برای مدتی در جایی که کار میکردم با آدمهایی مواجه شدم که در پی این موضوع بودند. به همین دلیل، توانستم یک نخی بین همه این شخصیتها رد کنم، آنها را به یکدیگر متصل کنم و روایت «کورمار» را شکل دهم.
* همانطور که اشاره کردید، شما طی سالها با افراد متعددی که به دنبال سقط جنین بودند، مواجه شدید. از سوی دیگر، منابع تحقیقاتی روز را نیز در این زمینه مطالعه کردید. برای اینکه فضای پدیده سقط جنین در کشور کمی برای ما روشنتر شود، از نتایج این تحقیقات بگویید.
این تحقیقات مربوط به اوایل سال 90 است و ممکن است امروز آمار و ارقام آن تغییر کرده باشد. در سالهای پایانی دهه 80 و اوایل دهه 90، گفته میشد که ماهیانه 100-150 هزار بچه در ایران سقط میشود. بخش زیادی از این آمارها مربوط به مراجع قانونی است، اما بخش باید گفت که بخش عمدهای از سقط جنین از طرق غیر قانونی انجام میشود. ما دیگر اطلاعات آماری از افرادی که از ناصر خسرو دارو میخرند، نداریم. یا از تعداد افرادی که از داروهای گیاهی برای این کار استفاده میکنند نیز آگاه نیستیم.
در حال حاضر میتوان گفت که آمار سقط جنین در کشور خیلی بیشتر از این است. بخشی از آن به دلیل فشارهای اقتصادی است. اگر آمار غیر رسمی را بررسی کنیم، به دادههای وحشتناکتری میرسیم. البته رسیدن به آمار کلی و کامل در این خصوص سخت است؛ چون مثلاً افرادی که در ناصر خسرو فعالیت میکنند، نمیگویند که روزی چند قرص و دارو برای این کار میفروشند؛ چون عمده این داروها به صورت قاچاق وارد کشور میشود.
* یکی از نکاتی که در «کورمار» قابل تأمل است، نوع نگاه شما به این پدیده و پرداخت داستانی آن است. عموماً موضوع سقط جنین از منظر دینی برای بسیاری مسئله است، اما شما در این کتاب وجه دیگری مد نظر قرار دادید و آن وجه انسانی این قضیه است. کمی در اینباره توضیح دهید.
بله، سعی کردم نگاه انسانی و زیستی در این رمان داشته باشم. درست است که به عنوان یک مسئله نکوهیده در دین ما به آن پرداخته شده، اما به هر حال این موضوع یک مسئله زیستی و اجتماعی است. در واقع سقط جنین، یک کار غیر صلاح طبیعت است. هر چیزی که بخواهد جلوی روند بقاع را بگیرد، خلاف طبیعت است و طبیعت نیز با این مخالف است.
* انتخاب عنوان کتاب نیز هوشمندانه صورت گرفته است. «کورمار» به چه کسی برمیگردد، آرمان یا سرهنگ؟
عنوان اولیه که برای کتاب در نظر گرفتم، «کورمار» نبود. روند داستاننویسی، بازنویسی و چاپ آن حدود سه سال طول کشید و در این مدت، رمانی با عنوان انتخابی من در همین رابطه منتشر شد. این شد که از عنوان اولیه منصرف شدم. پیشنهاداتی نیز مطرح میشد که مورد پسندم نبود. در نهایت یک روز که مشغول تورق کتابی درباره اطلس مارهای ایران بودم، با کورمار آشنا شدم؛ ماری که بخشی از تخمهایش را قبل از تولد میخورد.
کورمار گونهای از مارهای غرب ایران است که البته در مناطق دیگر جهان مانند آمریکای جنوبی نیز زندگی میکند و به دلیل اینکه بخشی از تخمهایش را میخورد، گونهای نادر محسوب میشود. هیچ دلیلی هم برای اینکه چرا از لحاظ زیستی این کار را انجام میدهد، وجود ندارد. همانجا در ذهنم این جرقه خورد که کورمار میتواند عنوان مناسبی برای کتابم باشد. ابتدای کتاب نیز راجع به این مار توضیح دادم تا خواننده دچار سردرگمی نشود. دوست نداشتم خیلی فضا رازآلود باشد. «کورمار» به سقط جنین و از بین بردن بچهها از این طریق به طور کلی اشاره میکند.