پنجشنبه, 01 آذر,1403

همه مطالب

مقالات

رمانی محترم که در پی معناست
 

رمانی محترم که در پی معناست

سیزدهمین نشست میز نقد با محوریت کتاب «غمسوزی» با حضور تیمور آقامحمدی و حمید بابایی چندی پیش در کافه کتاب سمیه برگزار شد.
چهارشنبه، 21 دی 1401 | Article Rating

 نظرکردن به مسائل مهم زندگی
تیمور آقامحمدی با اشاره به آثار داستانی منتشر شده در سال‌های اخیر به زبان فارسی گفت: «غمسوزی» رمانی محترم و در پی معناست. روایتِ روان و پیش‌برنده رمان در جهتی مشخص، رو به جلو حرکت می‌کند. فصل به فصل پیش می‌رود تا برگی را که دارد در انتهای اثر رو کند. هم‌زمان مخاطب درگیر کار می‌شود و آن را اثر دل‌نشینی می‌یابد. احساسی که ابتدای کار داشتم، تا انتها همراهم ماند. این اثر، داستانِ مواجهه انسان با رنج‌های خود است. آیا آدم‌ها در رنج اقامت می‌کنند، یا می‌توانند با درکِ مایه رنج را به جلو بروند؟ این مضمونِ مطرح در اثر است. موضوع رساله هم که بهره‌های اخلاقی از شرّ است، به همین رنجِ مدام اشاره دارد.
 نویسنده رمان «رونی یک پیانو قورت داده» شخصیت‌پردازی را از نقاط قوت اثر برشمرد و افزود: شخصیت‌های رمان زنده و سرحال هستند و معلوم است که روی آن‌ها کار شده است. در میانه روایت، گمان می‌کنیم که برداشت ما از شخصیت‌ها کامل شده، اما هرچه جلوتر می‌رویم می‌بینیم لایه‌ی جدیدی از شخصیت رو می‌شود؛ بنابراین ما با شخصیت‌های چندبعدی طرف هستیم.
 این منتقد بهره‌مندی اثر از راوی غیرهمجنس را از محاسن «غمسوزی» دانست و گفت: راوی رمان غمسوزی من-راویِ مرد است در حالی که نویسنده‌ی رمان زن است، یعنی ما با راوی غیرهمجنس طرفیم. من به یاد ندارم که رمانی فارسی در این حجم منتشر شده باشد از یک خانم با راوی مرد. جسارت نویسنده در این زمینه قابل تحسین است. این‌که نویسنده نمی‌تواند از راوی غیرهمجنس استفاده کند، توقعی است که آقای بابایی بر متن تحمیل می‌کند. این‌گونه باشد، هیچ نویسنده‌ای نباید از چیزی که تجربه‌اش را نداشته بنویسد. یک نویسنده، نویسنده است، پزشک و معلم و قاتل و قاضی و... نیست، اما می‌کوشد از نگاه کانونی آن‌ها روایت کند. استدلال شما تخیل و واقع‌نمایی اثر داستانی را زیر سؤال می‌برد. ضمناً من با ماجرای خودسانسوری مؤلف مخالم؛ چرا که اتفاقاً نقطه قوت این رمان، بستر مذهبی آن است. بستر این کار، اخلاق و مذهب و کلام است که با تار و پود آن گره خورده. در چنین جهانی، تقوا و پرهیز شخصیت‌های داستان پذیرفتنی است. نویسنده بر زمینِ مطمئنی ایستاده است؛ برای این‌که از چیزی می‌نویسد که همه‌چیزش از آنِ او شده است. متن از نظر تجربه زیسته جهان مذهبی، یکپارچه است. وارد شدن به آن فضای مورد اشاره شما برای یک‌چنین متنی، فضیلت نیست.
 تیمور آقامحمدی در ادامه این بحث افزود: من این را سانسور نمی‌دانم بلکه اسمش را «انتخاب» می‌گذارم. مردها معمولاً از مسائل عاطفی خود صحبتی به میان نمی‌آورند برخلاف خانم‌ها که درباره این چیزها راحت صحبت می‌کنند. روایت راوی نشان می‌دهد که نویسنده، راوی را درست شناخته و انتخاب کرده است. در مورد شخصیت اصلی باید گفت که روند تحول او به خوبی و گام به گام نمایش داده می‌شود. برخلاف او، احسان را داریم که اصلاً روند تحول شخصیت او نمایان نیست و چرخش ناگهانی او در آخر رمان را باید نقطه ضعف داستان دانست. بازگشت فریده و ایستادن او پای احسان هم چندان در نیامده بود و ما علت این انتخاب‌ها را نمی‌فهمیم.
 نویسنده رمان «همه» گفت‌وگوی کتاب با اسطوره‌ها را قابل تقدیر توصیف کرد و گفت: عنوان خوبی که احسان انتخاب کرده یعنی «غلط‌خوانی اسطوره‌ها»، به خوبی در رمان کارکرد داستانی پیدا کرده است. «غمسوزی» با آن‌که در زمینه‌ای کاملاً دینی بنا شده، رابطه دیالکتیکی با اسطوره‌ها برقرار کرده است.
 تیمور آقامحمدی در پایان مباحث خود به وضعیت رمان‌های اول نویسندگان پرداخت و افزود: اکثر این آثار یک ویژگی مشترک دارند؛ نویسنده می‌کوشد به همه مسائل مهمی که سال‌ها ذهنش را درگیر کرده بپردازد. «غمسوزی» هم چنین وضعیتی دارد. آن‌قدر مسائل مختلف و دغدغه‌های بزرگ در این کتاب آورده شده که اثر را شلوغ کرده است. پرسش‌های بزرگ رمان را کند کرده و چابکی آن را گرفته، گویی باید مسائل هستی در این کتاب حل شود. می‌توانست رنج و شیوه‌های مواجهه انسان با آن در مرکز درون‌مایه رمان قرار گیرد و همه چیز بر آن سوار شود تا همه پرسش‌ها ذیل حرکتی که نویسنده «غمسوزی» نامیده، پاسخی بیابد. از دیگر ویژگی رمان‌های معاصر فارسی که گرفتار شدن در دام راوی منفعلِ غرغرو است. معمولاً این راوی اول‌شخص، فردی فرهیخته و منزوی است که حوصله هیچ کاری ندارد. غالباً تحصیل‌کرده یا هنرمند است با نوعی سرخوردگی از جامعه و بی‌عملی همیشگی. راوی «غمسوزی» هم تصویری از همین نوع راوی است که میل به هیچ کاری ندارد، با آن‌که انجام کارهای متنوعی برایش فراهم است؛ اما با وجود همه این‌ها، باید حواس‌مان باشد که ما با یک رمان اولی مواجهیم. با یک نویسنده جوان طرفیم که از جهان ویژه‌ای تغذیه کرده، بدون آن‌که چیزی از جهانِ روایتش بیرون بزند.
 
«غمسوزی» رمان فقدان است
حمید بابایی نیز در این نشست ضمن تأیید این‌که «غمسوزی» رمانی محترم و به دنبال معناست، گفت: درباره این‌که طرح یک مسأله می‌تواند به اثر هنری منجر شود یا نه، می‌شود بحث کرد. ما با آدمی طرفیم که کسی را دوست داشته ولی دختر با برادر همین شخصیت ازدواج می‌کند. رمان از تقابل عشق و بی‌عشقی یا مسأله خود-دیگری شکل می‌گیرد. ما برای شناخت خودمان، همیشه باید با دیگری مواجه شویم و در این تقابل، خودمان را بشناسیم. «غمسوزی» شخصیت‌های زیادی دارد که در مشهد یا اهواز وارد داستان می‌شوند. در این کتاب، اکثر آدم‌ها دغدغه مباحث فلسفی و دینی دارند و بحث به ساحت اخلاق نزدیک می‌شود. سؤال اینجاست که ما در این اثر با یک متن اخلاقی طرف هستیم یا هنری؟ ما با متنی روبه‌رو هستیم که نویسنده قبل از نگارش آن، خودش را سانسور کرده است. این وجه اخلاقی در همه‌جا دیده می‌شود. ما هیچ حرکتی از شخصیت اصلی به سمت مسأله شرّ نمی‌بینیم. شخصیت قبل از آن‌که از ذهن نویسنده به جهان متن بیاید، سانسور می‌شود.
 نویسنده رمان «خاک سفید» اثر را رمانِ فقدان نامید و اضافه کرد: چه از دست دادن اشخاص باشد و چه فقدان عشق؛ انفعال شخصیت اصلی از این فقدان‌ها ناشی می‌شود. تنها شخصیت فعال و جذاب این رمان، حمید بود که تا آخر رمان نماند و کشته شد. انگار جهان در اثر به سمت اندوه سوق داده می‌شود. حمید، پدر، معشوق و هر دارایی دیگری از دست داده می‌شود. این فقدان در سنت عرفانی معنا دارد. آن‌جا باید همه‌چیز را رها کرد نه این که از دست داد. اما سؤال این‌جاست که آیا این نگاه در دنیای مدرن امروز جواب می‌دهد یا نه؟
 این منتقد ضمن بیان این‌که مهم‌ترین مشکل این رمان راوی آن است، ادامه داد: من در نقطه مقابل آقای آقامحمدی قرار دارم. به دو دلیل مخالف راوی غیرهمجنس هستم. من به عنوان یک مرد نمی‌توانم جهانِ یک خانم را درک کنم، برعکس آن هم درست است. نکته دوم، در جهانی با این‌همه شخصیت مرد، چرا نویسنده زن از راوی مرد برای روایت داستان استفاده کرده است؟ چرا راوی داستان، حتی یک لحظه به گناه نزدیک نمی‌شود؟
 حمید بابایی با اشاره به این‌که ذهن انسان موضوعات را سانسور نمی‌کند، گفت: راوی این رمان حتی در خوابش هم به سراغ امر ممنوع نمی‌رود. راوی رها نیست و حتی ناخودآگاهش هم از خطوط قرمز رد نمی‌شود. اگر راوی محدود به ذهن سوم‌شخص نوشته می‌شد، ما از نویسنده می‌پذیرفتیم که عامدانه به سمت لغزش‌های ناخودآگاه راوی نرود. این همان سانسوری است که نام بردم.
 نویسنده رمان «چهل و یکم» با بیان این‌که شخصیت‌پردازی انسان مدرن را در این اثر نداریم، گفت: جهان داستان با عشق به صورتی اسطوره‌ای برخورد می‌کند و اصلاً با مدرنیته تلاقی پیدا نمی‌کند. تضاد و تناقضی هست بین ادعاهای رمان که با دنیای جدید مرتبط است و فضای داستان با خلق کنش‌هایی که کاملاً کلاسیک هستند و اسطوره‌ای اتفاق می‌افتند. مشابه مسئله اندوه در ادبیات کلاسیک و عرفانی ما، در این رمان هم هست؛ ولی در دنیای مدرن فعلی قابل ارائه نیست. فرم رمان مدرن است ولی از نظر اندیشه، کار را ماقبل کلاسیک می‌دانم.
 این منتقد در باب مسائل اندیشگانی «غمسوزی» توضیحاتی داد: من همیشه یک کتاب را برای رمان‌های فلسفی مثال زده‌ام؛ «پی» که فیلمی هم از آن اقتباس شده است. این رمان، سراسر حادثه است که در انتها تو را به فکر فرو می‌برد. تا قبل از صحنه‌های پایانی، اصلاً وارد مباحث فلسفی نمی‌شود. رمان «غمسوزی»، به حوزه عادی راوی فلسفه‌خوانده نزدیک نمی‌شود و تنها به ذهنیّات او می‌پردازد. سنگی که رمان برداشته خیلی بزرگ است و نتوانسته از عهده‌اش بربیاید. به نظر من حتی راوی اصلی هم متحول نمی‌شود چون انتهای کتاب هم نمی‌داند که می‌تواند با فریده صحبت کند یا نه. وقتی این‌همه شخصیت در رمان وجود دارد با آن‌همه مسأله، پایان به صورت خاموشی ناگهان صورت می‌پذیرد. تا قبل از 30 صفحه آخر، مسأله درونی راوی ریتم کار را کند کرده است. ناگهان در صفحات پایانی همه چیزها به ساده‌ترین صورت جمع می‌شود؛ بدون آن‌که زمینه‌هایش فراهم شده باشد. اگر شخصیت‌ها کم می‌شد و تعداد صفحات هم کاهش می‌یافت، فرصت شخصیت‌پردازی به وجود می‌آمد و قصه سر فرصت تحول آدم‌ها را نشان می‌داد. در پایان من هم به این نویسنده احترام می‌گذارم. «غمسوزی» رمان محترمی است که برای نگارش آن زحمت زیادی کشیده شده است.
 رمان «غمسوزی» نوشته اعظم عظیمی در 320 صفحه و قیمت 99 هزار تومان، در سال 1401 توسط انتشارات شهرستان ادب و در گروه کتاب‌های مدرسه رمان منتشر شده است.

تصاویر
  • رمانی محترم که در پی معناست
  • رمانی محترم که در پی معناست
  • رمانی محترم که در پی معناست
  • رمانی محترم که در پی معناست
  • رمانی محترم که در پی معناست
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

جستجو

آرشیو زمانی

آبان 1403 (1) مرداد 1403 (1) اردیبهشت 1403 (1) اسفند 1402 (1) بهمن 1402 (1) دی 1402 (2) آذر 1402 (4) مهر 1402 (2) شهریور 1402 (1) مرداد 1402 (4) تیر 1402 (2) اردیبهشت 1402 (4) فروردین 1402 (6) اسفند 1401 (9) بهمن 1401 (4) دی 1401 (7) آذر 1401 (7) آبان 1401 (9) مهر 1401 (2) اسفند 1400 (2) بهمن 1400 (1) دی 1400 (2) آذر 1400 (3) شهریور 1400 (1) مرداد 1400 (3) تیر 1400 (1) خرداد 1400 (1) اردیبهشت 1400 (3) فروردین 1400 (3) اسفند 1399 (1) مهر 1399 (3) مرداد 1399 (1) تیر 1399 (6) خرداد 1399 (1) بهمن 1398 (3) دی 1398 (6) آذر 1398 (7) آبان 1398 (13) مهر 1398 (7) شهریور 1398 (8) مرداد 1398 (8) تیر 1398 (11) خرداد 1398 (7) اردیبهشت 1398 (15) فروردین 1398 (3) اسفند 1397 (20) بهمن 1397 (5) دی 1397 (5) آذر 1397 (8) آبان 1397 (2) مهر 1397 (7) شهریور 1397 (12) مرداد 1397 (6) تیر 1397 (6) خرداد 1397 (6) اردیبهشت 1397 (5) فروردین 1397 (1) بهمن 1396 (3) آبان 1396 (3) مهر 1396 (1) شهریور 1396 (1) تیر 1396 (5) خرداد 1396 (2) اردیبهشت 1396 (3) بهمن 1395 (2) دی 1395 (2) آذر 1395 (3) آبان 1395 (4) مهر 1395 (2) شهریور 1395 (1) مرداد 1395 (1) خرداد 1395 (3) فروردین 1395 (1) اسفند 1394 (2) بهمن 1394 (2) دی 1394 (3) آذر 1394 (4) آبان 1394 (9) شهریور 1394 (1) خرداد 1394 (2)