در این جلسه نقد که با حضور جمعی از نویسندگان استان اردبیل و مدرس باشگاه داستان اردبیل، سیدمحمود مهدوی برگزار شد، برخی از اعضای باشگاه نظرهای خود را در خصوص این رمان مطرح کردند.
سارا رئیس زاده، از نویسندگان استان اردبیل در نقد رمان همه، با بیان اینکه این اثر روایت مرد جوانی است که به دنبال کشف حقیقت مرگ پدر نامزدش راهی سفری ناخواسته میشود، اظهار کرد: شخصت اصلی رمان مهندس معدن است و همزمان بر روی پروژه اکتشاف سنگ آهن در معدنی کار میکند. در کنار این حوادث و وقایع بیرونی، سفری در ذهن به گذشته خویش نیز دارد و به دنبال یافتن پاسخی برای برخی رویدادهای کودکیاش است.
وی افزود: او از یافتن مقصود در هر سه این سفرها ناکام میماند. این سیر و سلوک برای کشف حقیقت شخصیت اول داستان، که با نامش «آیدین» به معنای روشن و واضح ارتباط دارد، با از دست دادن همه چیز برایش همراه است: همسرش، شغلش، سرمایهای که برایش نقشهها داشت و آیندهای که متصور بود. اما با آشتی با خواهرش بعد از سالها، که حاصل رها ساختن جدالهای با گذشته است، دعای خیر مادرش را به دست میآورد.
نویسنده رمان کلمات را هوشمندانه انتخاب کرده است
به نظر رئیس زاده، در این رمان نویسنده هوشمندانه از کلمات بهره میگیرد. هر چند در استفاده از ظرفیت کلامی بسیار کمینه گراست. کلام برای بیان حقیقت شاید لازم باشد اما هرگز کافی نیست. باید از کلمه نیز گذشت. بنابراین نویسنده از هر گونه اطاله کلام میپرهیزد اما در هر کلمه نیز به دنبال حقیقتی است.
رئیس زاده ادامه داد: نامها همه چند پهلو و نشانهوارند. اسم نامزدش ناهید است و نام مادر نامزدش زهره. دو نام و دو چهره از یک اسطوره واحد. یکی نماد پاکی و بیآلایشی الهه آبها و آسمانها و دیگری نمادی از فریبندگی و اغواگری. این دوگانگی، نقبی هم میزند به دوالیسم افلاطونی مسلط بر تفکر شرقی. سیاه و سفید از هم زاده میشوند و انسانی که در میانه این دو کرانه سرگشته است.
وی افزود: در این اثر، ناهید معشوق بیتکلف راوی است. او ناجی غریق است. شغلش نجات جان آدمهاست. این نقش یک بار دیگر در شخصیت زن دیگری در پایان داستان تلویحا باز نموده میشود؛ زنی که نمیدانیم چرا با لباسی خیس در کنار مرد تصادف کرده حضور دارد؟ این اشارت شاید با نقش تاریخی زن در مقام پروراننده و زندگی بخش که در ریشه کلمه «زن» و «زندگی» نیز مشترکا دیده میشود، ارتباط مییابد. این گمان وقتی تایید میشود که میبینیم همه مردهای داستان به نوعی شکارچی هستند یا به شکار علاقه دارند.
این نویسنده اردبیلی اضافه کرد: میدانیم که نخستین مردان شکارچی بودهاند و کاری جز کشتن و شکار نمیدانستند. در مقابل زنها که کشاورز بودند و به تربیت و پرورش میپرداختند. از همین جاست که کلمه «مرد» در زبان فارسی با «مرگ» از یک هم تبار است. زهره مادرزن راوی اما چهره دیگری از زن مینمایاند؛ اغواگر و نماینده تام تمایلات و ارزشهای مادی. زهره که مِلک شریک همسرش، ابراهیم را به ناحق تصاحب کرده است، در ملافههای کثیف نمیخوابد، در رستوران بیمارستان غذا نمیخورد و نو بودن تختخوابهای بخش مراقبتهای ویژه نظرش را جلب میکند.
این نویسنده ادامه داد: شخصیت پدرزن «بهرام» نام دارد. خدای جنگ که از قضا با فلز آهن ملازمت دارد. در جایی از داستان که بهرام تصادف میکند و دلیل تصادفش در هالهای از ابهام و پرسشها قرار میگیرد، رگههای سنگ آهن بزرگی که مطابق نقشههای زمین شناسی آماده استخراج بودند، بدون هیچ توجیه علمی، در دل خاک ناپدید میشوند. بهرام از شکار کردن توبه میکند و تفنگش را در آتش میسوزاند اما نمیتواند مانع از مرگ دوست و شریکش ابراهیم شود. زیرا زنش او را در جایی که باید به دنبال ابراهیم برود، با اصرار به خوردن آب گوشت، مانع میشود.
رمان همه داستان همه را فراخور درکش روایت می کند
رئیس زاده اضافه کرد: گوشت در جای جای داستان به نمادی از شهوت و خواست نفسانی بدل میشود. وقتی که مردهای داستان با ولع کباب میخورند و لذت میبرند. داستان طوری پیش میرود که بتوان گفت «بهرام مرد قبل از آن که بمیرد» که اشارهای است به حدیث نبوی که میفرماید: «موتو قبل ان تموتوا». هر چند نویسنده با هوشمندی زمینههای مختلفی برای قضاوت درباره شخصیت بهرام میگستراند تا هر کس به فراخور درکش داستانی برای خود بسازد. این داستان «همه» است.
نویسنده اردبیلی در ادامه نقد خود اظهار کرد: راوی در سفری که در پیش گرفته، به لایههای متعددی از خودش، گذشته و کودکیاش و خواستهها و تمایلاتش نقب میزند. مفاهیم سفر، جستجو، گذشتن، سوختن، گم شدن، یافتن و در نهایت حیرت که مضامین پرداخت شده در این رمان هستند، مراحل سلوک عرفانی در هفت شهر عشق عطار را به خاطر میآورد که نویسنده حکایتی از او را بر صفحه آغازین رمان آورده است.
رئیس زاده بیان کرد: این کاوش خویشتن است. رمان «همه» شاید همه آن چیزی است که باید از آن گذشت تا به مقصد رسید تا بتوان همچون فقیر حکایت عطار به سادگی از جان نیز گذشت و به مقصود رسید. هر چند نویسنده به این مفاهیم عرفانی نظر دارد و سعی میکند به سان تعالیم عرفانی از بیان کامل همه چیز بپرهیزد، اما از شاعرانگی زبان و گفتگوها نیز به شدت دوری می کند. زبان واقعی و روزمره است. کوتاه و معمولی پایان باز داستان با پایان هفت وادی سلوک عرفانی یعنی حیرت که امروزه بدان عدم قطعیت و نسبیت میگویند، تناسب در خوری دارد.
رمان همه روایت انسان بلاتکلیف است
محمدحسین حسینپور از دیگر نویسندگان استان اردبیل مهمترین سئوال در این رمان را رفتن بیبازگشت شخصیت رمان آیدین دانست و گفت: راوی یا همان آیدین این رمان خیلی مشخص نیست چرا به یکباره همه چیز را رها میکند و راه رفتن در پیش میگیرد. با اینکه آیدین مدام تکرار میکند به خصوص در فصلهای آغازین کتاب که هدف دارد، اما فردی بیهدف است که حتی دلیل مهندس معدن شدنش هم به خاطر دلیلی ناموجه است که زمینهای اجدادیشان را که حاوی طلا بوده مفت از چنگشان بیرون آوردهاند و این قصه را بارها شنیدهایم که افراد ناموفق از تخیلاتشان و ثروت پدریشان گفتهاند که کسی آن را از چنگشان بیرون آورده و این رمان تلاش میکند این مهم را بیشتر جلوه دهد.
حسین پور نوشتن از افراد بلاتکلیف را در رمان سخت دانست و بیان کرد: در این اثر آیدین فردی معلق است که نمیداند در پی چیست و نویسنده به خوبی توانسته شخصیت پردازی کند و نثر روان در خدمت روایت است سبب شده قصه خوب پیش رود.
به گفته حسین پور در رمان همه رفتن به گذشته، آمدن به حال و به خصوص تصاویر فانتزی از بهرام و گرگ به زیبایی جا افتاده است هر چند شاید به ذائقه برخی مخاطبان خوش نیاید و حتی اشکالی باشد که در فضای رئال چرا به سمت سوررئال یا فانتزی حرکت شده است با این حال در این رمان بهرام و گرگ الهامی از آذربایجان و زبان مادری است که چندین بار تکرار میشود.
وی اظهار کرد: این رمان، داستانِ امروز بشر است که با وجود فضای مجازی، مرزهای جغرافیایی را درهم شکسته و افراد جهان داستان بدون بیسرزمین شدهاند و در آخر نگاه نویسنده همیشه به سمت مادر است که سخنانش از درخت شروع میشود و با درخت پایان مییابد درختی که صاحب ریشه است و هر چقدر شاخ و برگش بریزد، باز ریشه در خاک دارد.
معدن شاهرگ رمان همه است
خدیجه خانی نویسنده دیگر در ادامه جلسه نقد در خصوص رمان همه این طور بیان کرد: همه با نثری روان و یکدست نوشته شده است. نویسنده برای اینکه وضعیت موجود آدم ها و احساس واقعی آنها را در ذهن مخاطب به وجود بیاورد با جزئیات به امور می پردازد و هر حادثه و حالت های گوناگون را به خوبی تشریح و ترسیم می کند و گاه بین خاطره یا گزارش و داستان گیر می کند بخصوص در صفحات اولیه حدودا تا صفحه هفدهم که اگر نویسنده میتوانست این اطلاعات را رفته رفته در داستان تزریق کند و از آنجا که شروع هر داستان مهم و حیاتی میباشد به نظرم با شروع قدرتمندتری مواجه میشدیم.
به عقیده این نویسنده معدن؛ شاهرگ داستان است و به نوعی میتوان گفت اثر را نجات داده است و یک زیر لایة محکم و قوی دارد. نویسنده هوشمندانه با انتخاب شغل آیدین به عنوان مهندس معدن توانسته است داستان را به معدن وصل نماید و ارتباط تنگاتنگی بین اتفاقی که با تصادف پدرزن آیدین و کشف چگونگی تصادف که به کجا میرفته با که بوده و سوالات ریز و درشتی که در طول رمان برای خواننده ایجاد می کند.
وی افزود: در اینجا معدن نماد کشف کردن می باشد و معدنی که یکدفعه توده های عظیم سنگ آهن را از دست داده است و هیچ علتی برای توجیه این مشکل ندارد و مفهوم آن میتواند حوادث پیرامونی باشد که آیدین در پی کشف آن مشکلات برآمده است.
خانی با بیان اینکه در این رمان شخصیتهای متعددی در روند داستان به کار رفته است، عنوان کرد: با اینکه تعداد شخصیتها زیاد و کلافه کننده بودند و تعداد زیادی از آنها تا پایان کارکردی نداشته و مقطعی آمده و تمام شدهاند و باز هم این ذهنیت در من خواننده ایجاد میشود که نویسنده میخواسته رفتنها و آمدنها را به گونهای نشان بدهد و ترجیحا وصل میشود به رفتن پدرش و پدرزنش که تاثیرش بر خانواده و اطرافیان نیز قابل بررسی است.
وی ادامه داد: شاید این تعداد شخصیت در سایر آثار ایراد محسوب شود اما به نظرم اینجا، همة شخصیتها لازمة داستان بوده و با توجه به عنوان رمان، مفهوم قصه احتمالا این بوده تا با تاباندن ویژگیهای اطرافیان و مشکلاتشان، دریچهای از جامعة خود را در مقابل مخاطب باز کند.
خانی افزود: در داستان به نقطهای میرسیم که آیدین دورتر از شخصیتها خسته و درمانده ایستاده و برای کشف گره های کور فکر میکند. میگوید (از همه چیز و همه کس دور باشم خودم باشم و خودم...داستان با ریتم آرام پیش میرود اما در لحظات پایانی ریتم تندتر شده و یکباره قطع میشود و آیدین دست از جستجو کردن میکشد و برای مخاطب سوال ایجاد می شود چرا!
رویا علیزاده از دیگر نویسندگان اردبیل در ادامه جلسه نقد چنین نظر داد: رمان، داستان پسری سی و پنج ساله است. در نظر من مخاطب عام، از ماجرای خانوادگی دختری حرف به میان میآورد که طی تصادفی در مجلس یک مهمانی دوستانه با او آشنا شده و پسر رمان ما " آیدین" که داستان، حول زندگی او میچرخد، به محض نامزد کردن با این دختر، پرده از راز پدر زن او که سه ماه است باز نشسته شده، برداشته میشود.
همه رمان رئالیست محور است
به عقیده وی در این اثر راوی در یک نکات مشترکی، زندگی پدر خودش را که پس از سالها قهر از خانه با تلفنی از سمت مادر ناگهانی به خانه میآید، با زندگی پدر خانمش، در دو کفه ترازو بالا و پایین کرده و در چون و چرای این راز، به یک نقطه ساده و مشترک در نظر، بیاهمیتی میرسد. در باب تفکر عمیق بابت این مساله روی عاطفه زن نسبت به مرد تمرکز کرده و میایستد.
وی افزود: تیپ و شخصیت خودش را در مابین این حوادث که ناهید خانمی که یک بار از مرد دیگری طلاق گرفته و به چه علت بدون چون و چرا، آیدینی را که به قول دوستانش لایق دک و پوزهمراهی و همسری این چنین خانمی نیست، خودش را بلاتکلیف میبیند. چون خودش اشاره میکند که عشق ناهید فقط استخر شنا و شاگردانش است.
علیزاده با بیان اینکه خارج از بحث پیرنگ داستان، بحث آوردن معدن که آینهای از تعلیقهای این رمان است بیان کرد: طرح معما محور و رئالیسم بودن آن در این اثر پدید آمده که البته در حد دانسته و تجربههای بنده که دو سال هست در این راه قدم میزنم شاید نگنجد.
این نویسنده افزود: شروع طلایی و زیبا، مخاطب را درگیر داستان میکند ولی عدم پایان طلایی، من مخاطب را به مانند تشنهای که لیوان آبی را به دهانم نزدیک نکرده از دستم میافتد و من هنوز سردرگم از تکههای شکسته لیوان انتظار آب دارم.
در ادامه جلسه نقد رمان همه تیمور آقا محمدی نویسنده این رمان با بیان اینکه رمان همه را سال 93 آغاز و 96 به اتمام رسانده است، بیان کرد: در این رمان هدفم این بود که چیزی را برای خواننده حرفه ای و نویسندگان ارائه کنم و روی تمامی اسامی، رویدادها و صحنه ها فکر کردم و مهندسی شده است تا اگر مخاطب چیزی بیشتری خواست با تامل بیشتر به آن دست یابد.
رمان همه به دنبال تولید معنا و اندیشه است
وی با بیان اینکه در رمان همه دنبال طرح معما نبودم، عنوان کرد: این اثر رویکرد مینیمال نویسی دارد و به اقل کلمه، صحنه و حجم رمان قناعت می کند شاید این روش آفت زیادی دارد ولی می خواستم همه چیزی در کمترین حالت خود گفته شود و خرده روایت ها به شکلی که لازم است بیاید و برود.
آقامحمدی تولید معنا را از اهداف اصلی رمان همه توصیف کرد و افزود: در تولید یک اثر ادبی در کنار اهمیت فرم و ساختار و عناصر داستان باید به آن فکر کرد که اثر چه معنایی اندیشیده است، اگر کسی از یک نویسنده بخواهد در فلان موضوع در جهت ترویج فلان هنجار بنویسد بزرگترین توهین به او شده است چرا که به گفته میلان کوندرا داستان یک محصول نیست یک فرایند است و نویسنده در حین خلق این اثر مشارکت دارد و در طی این فرایند تازه متوجه می شود درباره چه چیزی می نویسد.
این نویسنده ادامه داد: به گفته یکی از پژوهشگران ادبی من می نویسم برای اینکه بدانم چرا می نویسم، همان طور که میلان کوندرا گفته رمان یک امر اندیشنده شده است نه اندیشه شده و رمان همه نیز با پیروی از این نظر نوشته شده است و اگر من همه چیز رمان را از قبل بدانم آن اندیشه اصلی اتفاق نمی افتد.
آقامحمدی حقیقت یابی را دورن مایه اصلی رمان همه عنوان و بیان کرد: شخصیت داتسان که از اسمش نیز پیداست آیدین یعنی روشن کردن کسی است که به دنیال حقیقت زندگی خود است همچون کاری که عرفا و فلاسفه دیگر کرده اند در بخشی از رمان او دست از تلاش برمی دارد و این نشان می دهد که چقدر راه رسیدن به حقیقت سخت و رسیدن به آرامش نیازمند تلاش است.
وی تاثیر گذاری ماجراها و شخصیت ها روی همدیگر را از نکات برجسته رمان همه معرفی کرد و ادامه داد: آوردن شهر مادری و اشاره به آذربایجان و زبان ترکی در این رمان اشاره به این دارد که انسان آرامش را در اصل خود پیدا می کند و در نهایت این آغوش مادر است که روح آدم را جلا می بخشد.
رمان همه نوشته تیمور آقامحمدی زمستان سال 1399 در 158 صفحه توسط انتشارات شهرستان ادب چاپ شده و ویرستاری این اثر را حسین جلال پور برعهده داشته است.
تیمور آقامحمدی متولد 1361 در آذربایجان شرقی است و داستانها و شعرهای او برنده جوایز ادبی گوناگون بوده است کار پژوهشی با عنوان «مرا با دریاهای مرده کاری نیست»، مجموعه شعر «هرگز به جنگ سیگار تعارف نکن» رمان نوجوان «رونی یک پیانو قورت داده ، مجموعه داستان «مادر بزرگ پیام مرده»، « رد پاهای روی آب»، رمان های « تو خواب مکائیل هستی» و «همه» از آثار منتشر شده این نویسنده و شاعر است.