«بیکتابی» معلم من در نوشتن شد/ به دنبال ریشهها در ادبیات هستم
من در نگارش این رمان به صورت ۹۰ درصد محقق و ۱۰ درصد نویسنده عمل کردم. بر این باور بوده و هستم که ۹۰ درصد یک رمان پایه پژوهش نویسنده آن است و نوشتن تنها بیان چیزی که حس میکنیم نیست بلکه ارادهای است برای شناخت بهتر پیرامون و تلاش برای درک آن.
شنبه، 09 اردیبهشت 1396 |
https://madreseroman.ir/Articles/ID
محمدرضا شرفی خبوشان در مراسم رونمایی از رمان «بیکتابی» گفت: در نوشتن این کتاب حکم شاگردی را داشتم که آموختم و بر این باورم که هر رمان فرصتی برای آموزش به نویسنده میدهد.
به گزارش خبرنگار مهر، طی مراسمی در خبرگزاری مهر و با حضور جمعی از نویسندگان و اهالی فرهنگ، رمانهای «شاهکشی» نوشته ابراهیم اکبری دیزگاه و «بیکتابی» نوشته محمد رضا شرفی خبوشان، بعنوان دو اثر تازه منتشر شده در موسسه فرهنگی شهرستان ادب، رونمایی و معرفی شد.
در بخشی از این نشست که به منظور معرفی رمان «بیکتابی» برگزار شد، شرفی خبوشان درباره این رمان عنوان کرد: صحبت کردن نویسنده درباره کار خودش بسیار دشوار است و مثل این میماند که از او بخواهند خودش را جریمه کند. به نظرم وقتی نویسندهای اثری را نوشت دیگر مطلوب نیست که بخواهد دربارهاش حرفی بزند و اگر این کار بکند به نقض غرض میانجامد.
وی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره انتخاب نثری ویژه در این کتاب عنوان کرد: به طور طبیعی نثر بخش عمده و اساسی هر اثر نوشتاری را شکل میدهد لازم است که بیش از اندازه در رمان کارکرد خودش را نشان دهد. ما در ایران با دنیای رمان توسط ترجمه آشنا شدیم. ترجمه نثر ما را نابود کرد و رفته رفته متوجه نشدیم که آثار مطرح دنیا و نویسندگان نامدار جهان از نثر برای خلق رمان چه بهرهای بردهاند. ما باید به این سمت برویم که اثبات کنیم چطور در فضای فرهنگی خودمان میتوانیم نثری ویژه برای رمان داشته باشیم.
خبوشان ادامه داد: در «بیکتابی» من بیشترین نیرو را برای انتخاب واژهها و جملات گذاشتم و سعی کردم به موقعیت تاریخی روایت نزدیک شوم و یک نثر خاص را به وجود بیاورم. من در نگارش این رمان به صورت ۹۰ درصد محقق و ۱۰ درصد نویسنده عمل کردم. بر این باور بوده و هستم که ۹۰ درصد یک رمان پایه پژوهش نویسنده آن است و نوشتن تنها بیان چیزی که حس میکنیم نیست بلکه ارادهای است برای شناخت بهتر پیرامون و تلاش برای درک آن. من در نوشتن «بیکتابی» حکم شاگردی را داشتم که آموختم و بر این باورم که هر رمان که هر رمان فرصتی برای آموزش به خود نویسنده میدهد و این موضوع رفته رفته در کلام و نثر او خودش را نشان میدهد.
نویسنده برگزیده جشنواره داستان انقلاب افزود: البته باید تاکید کنم که هر رمان جهان خودش را دارد و یک نویسنده نمیتواند مدعی خلق یک نثر معیار شود که همه باید از آن استفاده کنند. رمان نویسی مثل شاعری سبک و شیوه خاص ندارد بلکه سبک هر فرد منحصر به او و حاصل شناختی است که او از کارش به دست میآورد. رمان نویس در هر دم جهانی تازه خلق کرده و آدمی تازه میآفریند.
خبوشان همچنین درباره برهه زمانی خاص که رمانش در آن رخ میدهد نیز گفت: فضای سالهای قبل و بعد مشروطه بسیار خاصی است و نهضت خاطرهنویسی و تحول شگفت در نثر در این دوران رخ داد. این دوره عصری است که آدمها در حال عوض شدن هستند و همه دست به قلم میشوند و از یک برهه زمانی خاص روایت میسازند. این برای من به عنوان یک نویسنده مهم است. من بر این باورم که وقایع دوران مشروطه هنوز هم در ما تاثیرگذار است و هنوز نیز سازمان فکری ما را تا اندازهای میسازد. مشروطه راهی است برای شناخت امروز ما و ارزش کشف دوباره را دارد.
وی همچنین افزود: وقتی نویسنده در تاریخ فرو میرود برای نوشتن، راوی تاریخ نمیشود بلکه میخواهد نگاه خودش را روایت کند. من هم در این رمان دنبال ریشهها بودهام. من بر این باورم که نویسنده است که باید تاریخ را بنویسد نه یک مورخ. مردم در واقع با استناد به تاریخ نیست که سراغ تاریخ میروند بلکه با روایت داستانی است که از آن سراغ میگیرند. او در تاریخی نوشتن دغدغه تاریخ ندارد بلکه دغدغهاش ادبیات است.
در ادامه حمیدرضا شاهآبادی نیز در سخنانی درباره رمان «بیکتابی» عنوان کرد: این رمان از اولین صفحاتش من را گرفت و فضایش را دوست داشتم. توانایی نویسنده در توصیف تاریخ و فضاسازی آن و ایجاد یک روح متمایز از زمان جزو مهمترین نقاط قوت این رمان بوده است. در واقع عرقریزان نویسنده در سطر سطر آن دیده میشود.
شاه آبادی با اشاره به مطالعه قابل توجه نویسنده برای نوشتن رمان و استنادهای تاریخی درست و بازسازی صحیح آنها در رمان گفت: نویسنده شناخت خوبی از لباسها، ابزارها و صحنه دارد و حوادث را به خوبی روایت میکند. از سوی دیگر مضمون کتاب نیز با مساله کتابخوانی ارتباط دارد و صحنههای درخشانی در این زمینه در کتاب روایت شده است. به باور من برای فردی که علاقهای به خوانش تاریخ ندارد همین کتاب، منبع خوبی برای روایت از تاریخ است.
این نویسنده و منتقد تصریح کرد: در نوشتن از تاریخ هدف نویسنده واقع نمایی است و نه نگارش واقعیت. لذا باید ادای بیان واقعیت را در نوشتهها خود درآورد. به همین اعتبار مخاطب باید ردی از نویسنده را در متن خود ببیند نه اینکه تنها کلمات تاریخی را در آثار او مورد توجه قرار دهد. من دوست داشتم در این رمان ردی از امروز آقای خبوشان هم میداشتیم که این رخ نداد.